امانوئل لاسکر – پدر و بنیانگذار روانشناسی شطرنج

نام: امانوئل لاسکر (Emanuel Lasker)‏
تولد:  ۲۴ دسامبر ۱۸۶۸ — برلینچن , پروس – امپراتوری آلمان (اکنون لهستان)
وفات: ۱۱ ژانویه ۱۹۴۱ (۷۳ سالگی) — شهر نیویورک، ایالات متحده آمریکا
ملیت: آلمانی
شهرت: فیلسوف، ریاضیدان (دکترای ریاضیات)، استاد بزرگ و یکی از قهرمانان شطرنج بود. (قهرمانی شطرنج جهان    ۱۸۹۴-۱۹۲۱)
زندگینامه
امانوئل لاسکر در ۲۴ دسامبر سال ۱۸۶۸ در شهر برلینچن پروس آلمان (اکنون لهستان) متولد گردید. لاسکر را که به مدت ۲۷ سال مقام قهرمانی شطرنج جهان را مقتدرانه در اختیار داشت، پدر و بنیانگذار روانشناسی شطرنج می نامند.
آخرین پیروزی بزرگ وی تصاحب جایزه سوم در مسکو در سن ۷۰ سالگی بسال ۱۹۳۶ می باشد.
وی در پیکارهایش بیشتر به فکر به وجود آوردن وضعیت هایی ناخوشایند برای حریف بود تا کسب برتری! تا جائی که حاضر بود برتری‌های کمی و کیفی را فدای این اندیشه کند. شاید اگر بازیهای وی را با کامپیوتر بررسی کنیم وی اغلب دارای وضعیت‌های ناخوشایندی است. ولی علاوه بر قدرت وصف ناشدنی وی در فن دفاع، تاکید وی بر شناخت روانشناسی و خلقیات حریف قبل از بازی را می توان مهمترین علت موفقیتش دانست. بدین رو عده ای از اساتید معتقد بودند اگر در بین بازی حریفان لاسکر را عوض کنیم وی شکست‌های سختی را متحمل خواهد شد. عده ای دیگر نیز سبک بازی او را “قدم زدن در لبه پرتگاه” نامیدند !
لاسکر در زمان حیات خود با دانشمند بزرگ پروفسور “آلبرت اینشتین” مرادوات و مکاتبات بسیاری داشته و گفته می‌شود وی در برهه ای با افتخار جامعه علمی ایران “پروفسور حسابی” نیز ملاقات کرده است.
در اغلب بازیهایش بلحاظ درک پوزیسیونی و استراتژیکی شطرنج از حریفانش پیش میافتاد و در اغلب اوقات از وقت مقرر بازی خودش جلوتر بود تسلط او بر خانه‌های ضعیف، بازی در خانه‌های دور افتاده و تغییر جریان حمله بین دو پیاده جلو رفته قبل از فرمول بندی این عقاید در کتاب کلاسیک ابتدائی، روش من نیمزویچ با موفقیت بانجام رسیده بود. لاسکر مبانی و اوصول اشتاینیتز را بکار برد و آنها را برای ستیز و زد و خورد عملی در تورنمنت و مسابقه‌های شطرنج مورد اصلاح قرار داد لاسکر دارای بنیه و طاقت استثنائی بود و خونسرد و فعال با اغلب بازیهای بحرانی برخورد می‌کرد.
شهرت و آوازه “جادوی سیاه” او از آنجا برخاست که توانست خودش را به‌عنوان یک شخصیت قویتر و محکم تر از رقیبش در تعدادی از بازیهای بسیار دشوار به اثبات برساند:
برای مثال در پیروزیش بر شلختر در بازی فینال مسابقه سال ۱۹۱۰ که لاسکر باید برای حفظ عنوان قهرمانی جهان پیروز می‌شد، در پیروزیش بر کاپابلانکا در سن پترزبورگ در سال ۱۹۱۴ که جلوتر از رقیب اصلی اش جایره اول را بدست آورد، و در بازی دوم از مسابقه سال۱۹۰۸ با تاراش خوش درخشید. در تمام این پیروزی ها، لاسکر مهارتش را در تحت فشار قرار دادن حریفانش نشان داد به نحوی که آنها نتوانستند بهترین بازیهایشان را ارائه نمایند.
توان و استقامت او همچنین از سابقه خوبش در دور آخر بازی‌ها و تکرار تحلیل و بررسی رقیبانش در نیمه دوم یک تورنمنت آشکار می‌شود برای مثال در هستینگز ۱۸۹۵ و سه تورنمت سن پترزبورگ در سال ۱۸۹۶ و ۱۹۰۹ و ۱۹۱۴.
از لحاظ تئوری، تمام بازیهای شطرنج از ارزش یکسانی برخوردار هستند و پیروزی در دور نخست همان ارزشی را دارد که پیروزی در دور پایانی. اما در تمرین این چنین نیست.
لاسکر در طول زندگیش نشان داد که اهمیت مراحل پایانی بازی را در تمام بازی‌ها و تمام تورنمنت‌ها دریافته است. در مراحل شروع یک مسابقه هر بازیکنی برای نتیجه بهتر می‌جنگد اما وقتی بازی به پایان خود نزدیک می‌شود بعضی از بازیکنان علاقه یا اعتماد بنفس خود را از دست می‌دهند. در حالیکه دیگران در جدال و ستیز برای دست یابی به یکی از مکانهای بالای جدول به تحمل فشار عادت کرده اند.در چنین موقعیتی بازیکن قوی و با تجربه راه دستیابی به موفقیت را می‌داند.
توانائی او در حفظ تعادل خودش در تمام طول تورنمنت یا مسابقه بود یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های لاسکر بود.
در سالهای آخر دهه ۱۹۲۰ او بطور جدی تحصیل ریاضیات را شروع کرد و بخاطر کار روی جبر محض موفق به دریافت دکترا شد و مورد تشویق انیشتن قرار گرفت.
بطور تفریحی روی فلسفه کار کرد زیرا بحث کردن را به تجزیه و تحلیل حرکات شطرنج ترجیح می‌داد. در دستیابی ساده اش به گشایش‌ها لاسکر روشی را بنیان نهاد که به‌وسیله از جانشینانش که عناوین جهانی دارند دنبال شد از جمله کاپابلانکا, پطروسیان و کارپف که او یک خط اصلیی را برای دستیابی به این شگرد در مراحل ابتدائی برگزید. همچنین نحوه کاربردش از دفاع فرانسوی با مهره سفید، برتری ایده‌های زیر را نشان می‌دهد.
او در ردیف شطرنج بازان مدرن و به‌عنوان بزرگ‌ترین نماینده شطرنج عملی درجه بندی شده است. سرانجام مبارز واقعی عرصه شطرنج در سن ۷۳ سالگی در شهر نیویورک ایالات متحده آمریکا دارفانی را وداع گفت.